loading...

سایت تفریحی وسرگرمی آسیافان

روی عکسا گرد و خاکه بیشتر دلا هلاکه قحطی گلای پونه ست   به ادامه مطلب بروید برای ورود به جامعه مجازی دوست کلیک کنید روی عکسا گرد و خاکه بیشتر دلا هلاکه قحطی

آخرین ارسال های انجمن

شعر وعده ما لب دریا مریم حیدرزاده

naser بازدید : 1683 جمعه 17 خرداد 1392 : 19:50 ب.ظ نظرات (0)

روی عکسا گرد و خاکه

بیشتر دلا هلاکه

قحطی گلای پونه ست

 

به ادامه مطلب بروید

برای ورود به جامعه مجازی دوست کلیک کنید

روی عکسا گرد و خاکه

بیشتر دلا هلاکه

قحطی گلای پونه ست

تقدیرا دست زمونه ست

عهد و پیمونا شکسته

رشته ی دلا گسسته

تقویما رو ماه تیره

زندونا پر اسیره

آدما یا همه مردن

یا که مات و دل سپردن

عصر ما عصر فریبه

عصر اسمای غریبه

عصر پژمردن گلدون

چترای سیاه تو بارون

مرگ آواز قناری

مرگ عکس یادگاری

تا دلت بخواد شکایت

غصه ها تا بی نهایت

دلای آدما تنگه

غصه هم گاهی قشنگه

چشما خونه ی سواله

مهربون شدن محاله

هک شده رو هر دیواری

که چرا دوسم نداری

خونه هامون پر نرده

پشت هر پنجره پرده

تا دلت بخواد مسافر

تا بخوای عاشق و شاعر

شبا سرد و بی عروسک

دلای شکسته از شک

زلفای خیلی پریشون

خط زدن رو اسم مجنون

شهری که سرش شلوغه

وعده هاش همه دروغه

چشمای خیره به جاده

عشوه های نخریده

آسمونا پر دوده

قلب عاشقا کبوده

گونه ی گلدونا زرده

رفته و برنمیگرده

آدما بی سرگذشتن

آهوا بدون دشتن

دفترا بدون امضا

ماهیان بدون دریا

تشنه ها هلاک آبن

همه حرفا بی جوابن

نصف زندگی نگاهه

بقیش همش گناهه

خدا رو انگار گذاشتن

رو زمین و برنداشتن

در و دیوارا سیاهه

آدرسامون اشتباهه

شب و روزا پر عادت

وقت که شد شاید عبادت

خدا مال غصه هاته

وقتی غم داری خداته

روی آینه ها غباره

شیشه ی پنجره تاره

بغضا بی صدا و کاله

همه از فکر و خیاله

قلک خوبیا خالی

مهربونیا خیالی

قفسا پر پرنده

لبای بدون خنده

نه شنیدنی نه گوشی

نه گلی نه گلفروشی

مرگ جشنای تولد

مرگ اون دلی که گم شد

خستگی ٬ بی اعتمادی

شک و تردید زیادی

امتحانای مکرر

لونه های بی کبوتر

مشقامون بدون امضا

اسممون همیشه رسوا

نمره های عشقمون تک

بامامون بدون لک لک

همه غایب توی دفتر

مث بالای کبوتر

خونه ها بدون باغچه

بدون حافظ و طاقچه

نه برای عشق میلی

نه کسی به فکر لیلی

دیگه پشت در بسته

کسی بیدار ننشسته

نه کسی ٬ نه انتظاری

نه صدای بی قراری

واسه عاشقی که دیره

لااقل دلت نگیره

کاش تو قحطی شقایق

باز بشیم سوار قایق

بشینیم بریم تو دریا

من و تو تنهای تنها

ماهیا خیلی امینن

نمیگن اگه ببینن

انقدر میریم که ساحل

از من و تو بشه غافل

قایق رو با هم میرونیم

میریم اونجاها میمونیم

جایی که نه آسمونش

نه صدای مردمونش

نه غمش نه جنب و جوشش

نه صدای گلفروشش

مث اینجا آهنی نیست

خوبه اما گفتنی نیست

پس ببین یادت بمونه

کسی ام اینو ندونه

زنده بودیم اگه فردا

وعده ی ما لب دریا

صبح پاشو بدون ساعت

که فراموش بشه عادت

نره از یاد تو زیبا

وعده ی ما لب دریا

 

برای ورود به سیستم وبلاگدهی دوست بلاگ کلیک کنید

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • موضوعات

  • سرگرمی
  • آرایش وزیبایی
  • فرهنگ وهنر
  • آشپزی وتغذیه
  • روانشناسی
  • زندگی زناشویی
  • بازار
  • سلامت
  • کامپیوتر واینترنت
  • تصاویر
  • دنیای مد
  • آهنگ
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1600
  • کل نظرات : 504
  • افراد آنلاین : 11
  • تعداد اعضا : 2116
  • آی پی امروز : 197
  • آی پی دیروز : 475
  • بازدید امروز : 1,002
  • باردید دیروز : 2,617
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 1,002
  • بازدید ماه : 37,990
  • بازدید سال : 245,204
  • بازدید کلی : 7,324,897