آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 6 | tradingwitheurope |
![]() |
0 | 9 | drbalavi |
![]() |
0 | 16 | frhdfarazi |
![]() |
1 | 52 | maham98 |
![]() |
0 | 13 | glassinja |
![]() |
0 | 30 | asiaborj |
![]() |
0 | 41 | kahrobatahvieh |
آرزوهای حرام!!!!
جادوگری که روی درخت انجیر زندگی میکند به لستر گفت: یه آرزو کن تا برآورده کنم. لستر هم با زرنگی آرزو کرد دو تا آرزوی دیگر هم داشته باشد بعد با...
هر کدام از این سه آرزو سه آرزوی دیگر آرزو کرد آرزوهایش شد نه آرزو با سه آرزوی قبلی بعد با هر کدام از این دوازده آرزو سه آرزوی دیگر خواست که تعداد آرزوهایش رسید به ۴۶ یا ۵۲ یا... به هر حال از هر آرزویش استفاده کرد برای خواستن یه آرزوی دیگر تا وقتی که تعداد آرزوهایش رسید به... ۵ میلیارد و هفت میلیون و ۱۸ هزار و ۳۴ آرزو بعد آرزو هایش را پهن کرد روی زمین و شروع کرد به کف زدن و رقصیدن جست و خیز کردن و آواز خواندن و آرزو کردن برای داشتن آرزوهای بیشتر بیشتر و بیشتر در حالی که دیگران میخندیدند و گریه میکردند عشق می ورزیدند و محبت میکردند لستر وسط آرزوهایش نشست آنها را روی هم ریخت تا شد مثل یک تپه طلا و نشست به شمردنشان تا ...... پیر شد و بعد یک شب او را پیدا کردند در حالی که مرده بود و آرزوهایش دور و برش تلنبار شده بودند آرزوهایش را شمردند حتی یکی از آنها هم گم نشده بود همشان نو بودند و برق میزدند بفرمائید چند تا بردارید به یاد لستر هم باشید که در دنیای سیب ها و بوسه ها و کفش ها همه آرزوهایش را با خواستن آرزوهای بیشتر حرام کرد !!!
برچسب زده شده با : داستان , داستانک , داستان آموزنده , داستان پندآموز , داستان عبرت آموز , داستان جالب , داستان های آموزنده , داستان های پندآموز , داستان های عبرت آموز , داستان های جالب , آرزو , داستان آرزوها , داستان جالب وخواندنی , داستان زیبا , مطالب جالب , داستان های زیبا وآموزنده , داستان های آموزنده خیلی جالب , داستان خیلی جالب , داستان باحال , DASTAN , DASTANAK , dastan amozande , dastan bahal ,